انجمن مخاطره شناسی ایران
مدیریت مخاطرات محیطی
2423-415X
2423-4168
1
1
2014
09
23
شبیهسازی فضایی، مخاطرات و محدودیتهای ژئومورفولوژیکی توسعۀ فیزیکی شهر ملکان
5
24
FA
محمدحسین
رضائی مقدم
0000-0003-2626-4656
استاد ژئومورفولوژی دانشکدۀ جغرافیا و برنامهریزی، دانشگاه تبریز.
rezmogh@yahoo.com
منصور
خیری زاده آروق
دانشجوی دکتری ژئومورفولوژی، دانشکدۀ جغرافیا و برنامهریزی، دانشگاه تبریز.
m_kheirizadeh@yahoo.com
10.22059/jhsci.2014.52606
ژئومورفولوژی در برخی موارد، بستر مناسبی برای توسعۀ فیزیکی شهرها فراهم میسازد. گاهی نیز با وجود مساعدت ژئومورفولوژی، توسعۀ فیزیکی شهرها بهسمتی است که نتیجۀ آن برخورد شهر با فرمها و فرایندهای ژئومورفولوژیکی نامناسب و پرمخاطره خواهد بود. بنابراین، در برنامهریزی توسعۀ فیزیکی شهرها توجه به ژئومورفولوژی منطقه ضروری است. در این تحقیق، با توجه به روند گذشتۀ گسترش مرزهای شهر ملکان (واقع در جنوب استان آذربایجان شرقی)، الگوی رشد آتی شهر با استفاده از مدل ترکیبی ماشینهای خودکار سلولی- زنجیرۀ مارکوف شبیهسازی شده و به محدودیتها و مخاطرات ژئومورفولوژیکی پیش رو در زمینۀ تداوم الگوی رشد فعلی شهر بررسی میشود. در این زمینه، از تصاویر ماهوارهایAster، Spot و Landsat، نقشههای توپوگرافی، زمینشناسی و نرمافزارهای GIS و RS استفاده شد. پایش رشد شهری از سال 1985 میلادی نشان میدهد که الگوی رشد شهر، بیشتر بهسمت اراضی بایر و در سالهای اخیر بهسمت محدودۀ تالاب بوده است. با تداوم الگوی رشد گذشته و درنظر گرفتن احتمالات گذار و قوانین همسایگی، روند توسعۀ آتی شهر اغلب بهسمت محدودۀ تالاب و واحد تپهماهورها خواهد بود. ژئومورفولوژی منطقه، محدودیتها و مخاطراتی را به این قسمتها تحمیل خواهد کرد. استقرار قسمتهایی از شهر بر روی شیبهای تند؛ برخورد با لندفرمهای تپهماهوری با لیتولوژی منفصل، سست و استحکام اندک؛ بالا بودن سطح ایستابی آبهای زیرزمینی در محدودۀ تالاب و احتمال آبگرفتگی و وقوع سیلاب در این محدوده، از مهمترین مسائل پیش روی توسعۀ فیزیکی شهر است.
توسعۀ فیزیکی,ژئومورفولوژی,شهر ملکان,ماشینهای خودکار سلولی,مخاطرات محیطی
https://jhsci.ut.ac.ir/article_52606.html
https://jhsci.ut.ac.ir/article_52606_c8a26dbbc7aeea152868bd6de3253893.pdf
انجمن مخاطره شناسی ایران
مدیریت مخاطرات محیطی
2423-415X
2423-4168
1
1
2014
09
23
کاربرد نظریۀ انگیزش حمایتی جاذبۀ ترس برای ارتقای فرهنگ ایمنی در برابر زلزله (مطالعۀ موردی تأثیر زلزلۀ اهر- ورزقان در اصلاح نگرش و رفتار مردم در برابر زلزله)
25
36
FA
پروانه
پیشنمازی
پژوهشگر پژوهشگاه بینالمللی زلزلهشناسی و مهندسی زلزله
p_pishnamazi@yahoo.com
10.22059/jhsci.2014.52610
عدم آگاهی لازم در مورد زلزله، شیوههای صحیح پناهگیری، شیوههای صحیح ساختوساز و مقاومت ساختمانها، مقاومسازی سازهای و غیرسازهای، اطلاعات ناکافی در مورد گسلهای فعال و دانش زمینلرزه و نیز عدم باور عمومی به اینکه میتوان با آگاهی و بهکار بستن اصول ایمنی، خسارات و آثار سوء زلزله را به حداقل رساند، در پی وقوع هر زلزله، همواره هزینههای مادی و معنوی بیشماری را بر کشور تحمیل میکند. اصلاح این نگرش و ایجاد باورها و رفتارهای جدید در اذهان عمومی، میتواند تا حد زیادی این خسارات را کاهش دهد و سبب افزایش ایمنی کشور در برابر زلزله شود. <br />استفاده از روشها و پیامهای ارتباطی با اتکا به شیوههای اقناعی، میتواند باورهای جدیدی در افراد ایجاد کند و رفتار آنها را مطابق باورهای جدید تغییر دهد [1]. یکی از روشهای معمول برای اقناع و تغییر نگرش در افراد، ایجاد ترس در آنهاست؛ بهگونهای که ترس ایجادشده، افراد را از موضعی انفعالی بهسمت اقدام و بروز رفتارهای جدید سوق میدهد. <br />در این مقاله وقوع زلزلۀ اهر- ورزقان بهعنوان پیام ترسآور برای مردم شهر تبریز، که در مجاورت کانون زلزله قرار داشتند، در نظر گرفته شده و حد تغییر رفتار و نگرش آنها پس از دریافت این پیام هشداردهنده سنجیده شده است. <br />همچنین در این مقاله نتایج این پژوهش که بهصورت میدانی (Survey) و با استفاده از ابزار پرسشنامه بین 385 نفر از شهروندان تبریز به شیوهای تصادفی توزیع شد بررسی میشود.
افزایش ایمنی در برابر زلزله,تغییر نگرش,جاذبۀ ترس,نظریۀ انگیزش حمایتی جاذبۀ ترس
https://jhsci.ut.ac.ir/article_52610.html
https://jhsci.ut.ac.ir/article_52610_a45d9c6f1edba84e8e41b0efafce91a6.pdf
انجمن مخاطره شناسی ایران
مدیریت مخاطرات محیطی
2423-415X
2423-4168
1
1
2014
09
23
بررسی مخاطرات نانوذرات مهندسیشده (ENPs)
37
45
FA
سید عباس
شجاع الساداتی
استاد، دانشگاه تربیت مدرس، دانشکدۀ مهندسی شیمی، گروه بیوتکنولوژی
shoja_sa@modares.ac.ir
سپیده
حامدی
استادیار دانشگاه گلستان، دانشکدۀ فنی و مهندسی شیمی، گروه بیوتکنولوژی
10.22059/jhsci.2014.52612
با وجود گسترش و پیشرفت سریع کاربردهای نانوفناوری، تحقیقات بسیار اندکی در زمینۀ ارزیابی و اندازهگیری خطرهای نانوذرات در سامانههای زیستی و بومسازگان اجرا شده است. اندازۀ کوچک نانوذرات و خواص ویژۀ آنها سبب شده است که آنها یک حامل برای اتصال و انتقال آلودهکنندههای شیمیایی سمی باشند. مطالعات زیادی نشان میدهد که نانوذرات و نانولولهها قابل رهایش در محیط و مسبب آثار مضر برای انسان یا موجودات زندهاند. همچنین بنابر مطالعات نانوذرات میتوانند به ذرات و کلوییدها متصل شوند که این اتصال بر زیستدسترسپذیری و جذب آنها به سلولها و ارگانیسمها تأثیر میگذارد. بهعلت بروز خواص منحصربهفرد در نانوذرات و افزایش قرارگیری انسان در معرض این ذرات، نگرانیهای عمومی در مورد عوارض جانبی استفاده از نانوذرات در انسان، محیط زیست و بومسازگان رو به افزایش است. سمشناسی نانو شاخهای جدید در تحقیقات سمشناسی است که هدف آن ارزیابی خطرهای محصولاتی است که با فناوری نانو تهیه شدهاند. بهطور عمده، موجودات زنده از طریق آب، خاک و هوا در معرض نانوذرات قرار میگیرند. در این پژوهش، خطرهای احتمالی نانوذرات برای محیط زیست و انسان بررسی میشود.
سلامت انسان,محیط زیست,مخاطرات,نانوفناوری,نانوذرات مهندسیشده
https://jhsci.ut.ac.ir/article_52612.html
https://jhsci.ut.ac.ir/article_52612_abce4bbeb82da1c1311dc735feca5786.pdf
انجمن مخاطره شناسی ایران
مدیریت مخاطرات محیطی
2423-415X
2423-4168
1
1
2014
09
23
پایداری محیط در ژئوسیستمها با رویکرد به مخاطرات و تحلیلهای مبتنی بر دادههای ماهوارهای(مطالعۀ موردی: سیستم دریاچهای ارومیه)
47
68
FA
امیر
صفاری
دانشیار و عضو هیأت علمی گروه ژئومورفولوژی، دانشگاه خوارزمی
saffari@khu.ac.ir
سعید
رحیمی هرآبادی
دانشجوی دکتری ژئومورفولوژی، گروه ژئومورفولوژی، دانشگاه خوارزمی
rahimi.saeed64@gmail.com
سعید
گودرزی مهر
کارشناس ارشد سنجش از دور و GIS، گروه سیستم اطلاعات جغرافیایی، دانشگاه تهران
goodarzisaeed@ut.ac.ir
هادی
کریمی
دانشجوی دکتری ژئومورفولوژی، گروه ژئومورفولوژی، دانشگاه خوارزمی
hadi.karimi22@gmail.com
10.22059/jhsci.2014.52613
یکی از موضوعات محوری در ژئومورفولوژی سیستمی، شناسایی روند تغییرات در اشکال سطح زمین است. در حال حاضر در این دیدگاه تلاش بر این است که سطح پایداری ژئوسیستمها، مرز تغییرات، ناپایداری و نیز پیشبینی واکنش فرمها و فرایندهای سطح زمین شناسایی شود. این نوشتار برآن است که در چارچوب دیدگاه ژئومورفولوژی سیستمی، پارادایمهای تعادل، آستانهها و مخاطرات محیطی را با هدف ادراک راهکارهای کاهش مخاطرات مبتنی بر منابع کتابخانهای و تحلیلهای آماری و دادههای ماهوارهای مورد بررسی تطبیقی قرار دهد. در این راستا ابتدا هر کدام از این عناصر، بهشکل مجزا و سپس با ارتباط مفهومی بررسی شد. در این تحقیق، وضعیت سیستم دریاچۀ ارومیه بهکمک تحلیلهای آماری و سنجش از دور از قبیل تحلیل مولفههای اصلی، ترکیب باندی کاذب و بررسی پروفیل تغییرات انعکاس آب دریاچه در طی سالهای 1987 (دورۀ تعادل دریاچه)، 1998، 2007 (حد آستانه) و 2011 (مرگ اکوسیستم و فروپاشی) مطالعه شد. نتایج این تحقیق نشان داد هر ژئوسیستمدر مراحل مختلف از تغییرات محیط، تحت تأثیر کاربریهای انسانی در وضعیتهای مختلفی قرار میگیرد، بهطوریکه با شناسایی شرایط تعادل(پایداری عناصر ژئوسیستم)، آستانهها (مرز تغییرات ژئوسیستم)، مخاطرات محیطی (ناسازگاری) و بلایا (وقوع مخاطره)، میتوان روند تغییرات ژئوسیستمها را ارزیابی و مدیریت کرد. در این رویکرد، پایداری ژئوسیستمها تحت تأثیر مراحل یادشده قرار دارد و ضروری است شاخصهای مؤثر بر هریک از مراحل مذکور بهکمک تکنیکهای متعدد ارزیابی، مانند تکنیکهای سنجش از دور و بررسیهای میدانی مطالعه شود. نتایج تحلیل تصاویر ماهوارهای حاکی از تغییرات محسوس در سالهای 2007 و 2011 نسبت به سالهای 1987 و 1988 است. نتایج حاصل از روشهای استفادهشده براساس این تصاویر، بهخوبی روند تغییرات را در سالهای بررسیشده نشان میدهد و میتواند ابزاری مفید در جهت شناخت بهتر تغییرات رخداده در این محیطها باشد.
آستانههای بحرانی,تعادل ژئومورفیک,سنجش از دور,سیستمهای ژئومورفیک,مخاطرات محیطی
https://jhsci.ut.ac.ir/article_52613.html
https://jhsci.ut.ac.ir/article_52613_062a19cfc524509c59b9e21550552f56.pdf
انجمن مخاطره شناسی ایران
مدیریت مخاطرات محیطی
2423-415X
2423-4168
1
1
2014
09
23
ارزیابی آسیبپذیری آلودگی آبخوانهای کارستی ماراب با استفاده از مدل RISKE و تحلیل سری زمانی
69
82
FA
شکور
سلطانی
0000000175206685
دکتری ژئومورفولوژی، وزارت نیرو
shakoursoltani@ut.ac.ir
ایثار
نورایی صفت
دانشجوی کارشناسی ارشد آموزش محیط زیست، دانشگاه تهران
noraisefat@ut.ac.ir
طاهر
ولی پور
دانشجوی کارشناسی ارشد هیدروژئومورفولوژی، دانشگاه شهید بهشتی
ta.valipour68@yahoo.com
عبدالکریم
ویسی
دانشجوی دکتری ژئومورفولوژی، دانشگاه تهران
veysi@ut.ac.ir
احمد
عباسیان
کارشناس ارشد ژئومورفولوژی، دانشگاه تهران
geo_ahmadi@yahoo.com
10.22059/jhsci.2014.52614
ارزیابی آسیبپذیری و خطر آلودگی، اقدامی مهم در مدیریت منابع آب کارست است. توسعهیافته بودن کارست در زاگرس، فراهم بودن شرایط طبیعی در منطقه و فعالیتهای انسانی در محدودة آبخوانها، سبب شده که انتشار آلودگی یکی از مهمترین چالشهای پیش روی آبخوانهای زاگرس از نظر کیفی باشد. هدف این پژوهش، ارزیابی و تهیة نقشة آسیبپذیری آبخوان ماراب در غرب استان کرمانشاه در برابر انتشار آلودگی است. مدل RISKE با ارزیابی پنج پارامتر سنگ مادر آبخوان، میزان نفوذ، نوع خاک، توسعة کارست و اپیکارست به ارزیابی و پهنهبندی آسیبپذیری سطوح کارستی میپردازد. از روشهای آماری تکمتغیرة خودهمبستگی برای ارزیابی توسعة شبکة درونی کارست آبخوان ماراب استفاده شد. در نهایت با تحلیل نتایج این دو روش، میزان آسیبپذیری آبخوان تحلیل شد. نتایج مدل RISKE نشاندهندة وجود سه پهنة آسیبپذیری در سطح آبخوان است که بهترتیب طبقة متوسط، کم و زیاد، 5/57 ،7/37 و 8/4 درصد از مساحت منطقه را به خود اختصاص دادهاند. طبقات آسیبپذیری و مساحت آنها بیانکنندة آسیبپذیری متوسط آبخوان ماراب در برابر انتشار آلودگی است. مناطق با آسیبپذیری زیاد در محدودة فروچالهها و پلژهها قرار دارد. نتایج تابع خودهمبستگی نشان داد که آبخوان ماراب دارای رفتار هیدرودینامیکی چندگانه است و دو نوع جریان سریع و پایه در آبخوان وجود دارد. بر این اساس میتوان گفت بهعلت وجود جریان سریع در آبخوان و توسعة ژئومورفولوژی کارست سطحی، امکان انتشار آلودگی در آبخوان وجود دارد.
آبخوان ماراب,آسیبپذیری,آلودگی,خودهمبستگی,مدل ریسک
https://jhsci.ut.ac.ir/article_52614.html
https://jhsci.ut.ac.ir/article_52614_e38ea650a6f96ef8aabc71916242f44f.pdf
انجمن مخاطره شناسی ایران
مدیریت مخاطرات محیطی
2423-415X
2423-4168
1
1
2014
09
23
پیشبینی و تشخیص ناهنجاریهای یونسفری زلزله در محتوای کلی الکترون نقشههای جهانی یونسفر(GIM) براساس تکنیک تبدیل موجک بهمنظور کاهش مخاطرات (زلزلۀ7/7 ریشتری سراوان ،16 آوریل2013)
83
96
FA
فریده
سبزه ای
کارشناس ارشد ژئودزی - هیدروگرافی گروه مهندسی نقشهبرداری، پردیس دانشکدههای فنی دانشگاه تهران، ایران
far_sabzehee@ut.ac.ir
محمدعلی
شریفی
دانشیار، گروه مهندسی نقشهبرداری و پژوهشکده مهندسی فناوریهای اطلاعات مکانی، پردیس دانشکدههای فنی دانشگاه تهران، ایران
sharifi@ut.ac.ir
مهدی
آخوندزاده
استادیار، گروه مهندسی نقشهبرداری، پردیس دانشکدههای فنی دانشگاه تهران، ایران
makhonz@ut.ac.ir
10.22059/jhsci.2014.52617
زلزلهها رفتاری ناشناخته و غیرخطی دارند و با توجه به بزرگای زلزله، شاهد تغییراتی در لیتوسفر، اتمسفر و یونسفر خواهیم بود. پارامترهای یونسفر در برابر زلزلههای بزرگ بسیار حساساند و تحت تاًثیر قرار میگیرند. علاوه بر تغییرات یونسفری بهوجودآمده بر اثر فعالیتهای خورشیدی، تغییرات کوتاهمدت قابل توجهی در یونسفر دیده میشود که ناشی از تغییرات سریع در فعالیتهای ژئومغناطیسی است. بنابراین، تشخیص تغییرات نابهنجار یونسفری ناشی از فعالیتهای خورشیدی و ژئومغناطیسی، بسیار دشوار خواهد بود، بهویژه زمانیکه توفانهای ژئومغناطیسی کوچکی هم دخالت داشته باشند. پردازش سری زمانی محتوای کلی الکترون (TEC) یونسفری بهمنظور تشخیص نابهنجاریهای یونسفری، موضوع بسیار مهم و کاربردی برای کاهش مخاطرات زلزله، از طریق پیشبینی بهنگام و در اختیار داشتن زمان لازم برای تصمیمگیری و آمادهسازی وضعیت حاکم برای کاهش تلفات جانی و مالی در زمان رخداد زلزله خواهد بود. از دو تکنیک موجک برای سریهای زمانی غیرخطی و غیرثابت محتوای کلی الکترون استفاده شده است: تبدیل موجک تحلیلی (AWT) برای آشکارسازی تغییرات در TEC و تبدیل موجک متقابل (XWT) برای آنالیز روابط دوطرفۀ میان تغییرات نابهنجاریهای یونسفری و شاخصهای ژئومغناطیسی اطراف مرکز زلزله در حوزۀ زمان- فرکانس. زلزلهای در منطقۀ سراوان (53،62 درجة شرقی و 107،28 درجة شمالی) با بزرگای 7/7 در مقیاس ریشتر در تاریخ 16 آوریل2013 در زمان بیشینۀ فعالیت خورشیدی رخ داد. در این تحقیق، این زلزله تحت بازۀ 62روزه (1 مارس تا 31 آوریل 2013) توسط نقشة جهانی یونسفر (GIM) با نرخ دوساعته، بررسی شد و با در نظر گرفتن شاخصهای ژئومغناطیسی و خورشیدی موجود، شناسایی عوامل بهوجودآورندة تغییرات در محتوای کلی الکترون صورت گرفت. تحت شرایط آرام ژئومغناطیسی، تنها زلزله، دلیل این تغییرات دانسته شد و در فاصلة 10 تا 15 روز قبل از زلزله و 7 روز پس از زلزله، تغییرات شدیدی مشاهده شد. در بازۀ مورد مطالعه، سطح فعالیت خورشیدی بالا بود و مقادیر TEC تحت تأثیر تابشهای نابهنجار خورشیدی دچار تغییرات شدیدی شد. لازم است تغییرات فعالیتهای خورشیدی و فعالیتهای ژئومغناطیسی از روی TEC یونسفری حذف شود تا خطایی رخ ندهد. برای شناسایی اینکه آیا اغتشاشات یونسفری تشخیصدادهشده توسط AWT در ارتباط با فعالیتهای ژئومغناطیسی است یا نه، از XWT برای سریهای زمانی EC وAp در بازۀ زمانی 1 مارس تا 31 آوریل 2013 استفاده شده است. یک منطقۀ مشترک پرانرژی از طریق دو سری زمانی استخراج شده که برای تاریخ 17 مارس 2013 است. بر این اساس، این افزایش در محتوای کلی الکترون یونسفری بهدلیل آثار توفانهای ژئومغناطیسی بوده است. در بازۀ رخداد زلزله هیچ نقطۀ مشترک پرانرژی مشاهده نشد که نشان میدهد در زمان وقوع زلزله، فعالیت ژئومغناطیسی در ایجاد آنومالی یونسفری نقشی نداشته و عامل دیگری این ناهنجاری را در مقادیر یونسفری بهوجود آورده است که احتمالاً دلیلی بهجز زلزله نمیتواند داشته باشد. به این ترتیب، بهمنظور کاهش مخاطرات، با بررسی پارامترهای یونسفری میتوان زمان و فرکانس وقوع زلزله را با داشتن سری زمانی از تغییراتTEC پیشبینی و استخراج کرد.
تبدیل موجک,زلزلة سراوان,شاخص ژئومغناطیس,کاهش مخاطرات,محتوای کلی چگالی الکترون,یونسفر
https://jhsci.ut.ac.ir/article_52617.html
https://jhsci.ut.ac.ir/article_52617_87b2866c531a70fef4a171d55b909548.pdf
انجمن مخاطره شناسی ایران
مدیریت مخاطرات محیطی
2423-415X
2423-4168
1
1
2014
09
23
مفهوم زمان وتکنیکهای پیشبینی مخاطرات طبیعی
97
109
FA
سوسن
دلسوز
دانشجوی دورة دکتری ژئومورفولوژی دانشگاه اصفهان
susandelsooz@yahoo.com
طیبه
محمودی
0000-0002-2453-0319
دانشجوی دوره دکتری ژئومورفولوژی دانشگاه اصفهان
taybeh.mahmoodi@gmail.com
محمد حسین
رامشت
استاد دانشکدة علوم جغرافیایی و برنامهریزی دانشگاه اصفهان
mh.rammesht@gmail.com
مژگان
انتظاری
استادیار دانشکدة علوم جغرافیایی و برنامهریزی دانشگاه اصفهان
entezary54@yahoo.com
10.22059/jhsci.2014.52620
مخاطرهشناسی از جمله علومی است که اگرچه بشر از گذشتۀ دور با آن مواجه بوده و حتی تکنیکهایی نیز برای پیشبینی آن در دست داشته است، در چرخۀ دانش جدید سابقۀ چندان طولانی ندارد. مفهوم مخاطره و ریسک وقتی معنا پیدا میکند که رخدادها دو ویژگی خاص از خود بروز دهند: اول آنکه غیرمنتظره باشند، و دوم آنکه آسیبزننده و زیانآور باشند. وضعیت عمومی کرۀ زمین را باید در زمرۀ دورههای گرم تلقی کرد و آنچه بهصورت دورههای سرد رخ داده، فراتر از نوعی شوک برودتی نبوده است، بهصورتیکه از 750هزار سال گذشته تا کنون، مجموع دورههای گرم 630هزار سال و مجموع دورههای سرد 120هزار سال بوده است. <br />تشخیص غیرمنتظره بودن حوادث بهسادگی امکانپذیر نیست و نیازمند بهکارگیری تکنیکهای خاصی است که از آن جمله میتوان از روشهای آماری نام برد. در این شیوهها پیشفرضهای خاصی برای دادهها در نظر گرفته میشود، مانند اینکه متغیر عامل، از زمان تبعیت نکند یا بهتعبیری تصادفی باشد. پس از اثبات چنین فرضی، با بررسی رابطۀ یک یا چند ویژگی متغیر عامل، میتوان الگوی وقوع رخداد مخاطرهآمیز را تحلیل کرد. <br />در این مقاله که برگرفته از یک طرح تحقیقاتی در دانشگاه اصفهان است، با واکاوی روشهای آماری مانند آزمون چرخشی عطف، تصادفی بودن پدیده اثبات شده و با تمسک به روش تحلیل چهارگانۀ شدت- فرکانس، نحوۀ وقوع آن تحلیل میشود. نتایج این تحقیق نشان میدهد که: <br />- نحوۀ وقوع رخدادها سبب مخاطرهآمیزتلقی شدن آنها میشود؛ <br />- مفهوم فرکانس- شدت در ژئومورفولوژی، بیانگر نحوۀ وقوع حوادث غیرمنتظره و بهعبارتی نوعی پیشبینی مشروط است که ما را در مدیریت مواجهه با این رخدادها یاری میدهد.
آزمون چرخشی عطف,زمان,فرکانس - شدت,کاتاستروف,مخاطرهشناسی
https://jhsci.ut.ac.ir/article_52620.html
https://jhsci.ut.ac.ir/article_52620_3e3f7198e6110e55123d3e88138e8f63.pdf
انجمن مخاطره شناسی ایران
مدیریت مخاطرات محیطی
2423-415X
2423-4168
1
1
2014
09
23
امکانسنجی پیشبینی زلزله توسط بررسی پیشنشانگر b-value (مطالعۀ موردی: زلزلۀ سیلاخور ایران)
111
125
FA
جمیله
واشقانی فراهانی
مربی مؤسسۀ ژئوفیزیک، دانشگاه تهران، تهران، ایران
jamileh.farahani@gmail.com
10.22059/jhsci.2014.52621
در مطالعۀ حاضر تلاش شد تغییرات پارامتر b-value با استفاده از توزیع فراوانی- بزرگا برای دادههای قبل و پس از زلزلۀ سیلاخور با استفاده از دادههای شبکۀ لرزهنگاری باند پهن پژوهشگاه بینالمللی زلزلهشناسی و مهندسی زلزله و توسط رابطۀ گوتنبرگ- ریشتر مقایسه شود. تغییرات مکانی و زمانی این پارامتر نیز تحلیل شد. با بررسی تغییرات مکانی پارامتر b-value در منطقۀ رومرکزی، ناهنجاریهایی قبل از رخداد جنبش دیده شد و در نتیجه اطلاعات مهمی در خصوص تغییر استرس در منطقه با کاهش b-value برآورد شد. از طرف دیگر، ناهنجاریهایی در پارامتر b-value (افزایش پارامتر) در دادههای پسلرزههای جنبش قوی در سیلاخور دیده شد که نشاندهندۀ کاهش استرس در منطقه بود. بنابراین کاهش و افزایش این پارامتر مرتبط با افزایش و کاهش استرس در گسلهای فعال و تغییر نرخ لغزش در منطقۀ مورد نظر است. بهطور کلی نتایج بررسیهای تغییرات زمانی مطالعۀ حاضر نشان داد پارامترb-value قبل از رخداد جنبش 31 مارس سیلاخور در 2006، روند کاهشی و پس از آن روند افزایشی داشته است. ناهنجاریهای دیدهشده در مقدار b قبل و پس از جنبش اصلی سیلاخور در منطقه نشان میدهد که تغییرات پارامتر مذکور میتواند بهعنوان یک پیشنشانگر با برآورد زمانی و مکانی زلزله در راستای برخی از قطعات گسلهای منطقه در نظر گرفته شود. بنابراین، ثبت دادههای مناسب توسط شبکههای لرزهنگاری در مناطق گوناگون و نظارت دائمی بر پارامترb-value میتواند در پیشبینی بلندمدت یا میانمدت در خصوص مکان تقریبی رخدادهای آتی در مناطق فعال لرزهخیز مفید باشد.
ایران,پارامترb-value,پیشبینی زلزله,پیشنشانگرها,زلزله,سیلاخور
https://jhsci.ut.ac.ir/article_52621.html
https://jhsci.ut.ac.ir/article_52621_81408f2712a727fe29b81bc055aa2394.pdf