انجمن مخاطره شناسی ایران
مدیریت مخاطرات محیطی
2423-415X
2423-4168
6
2
2019
06
22
مکانیابی مراکز امداد و نجات در شهرستان نهاوند با استفاده از مدل فازی- ای اچ پی FAHP
97
115
FA
هادی
نیری
0000-0003-4907-8274
استادیار گروه ژئومورفولوژی، دانشکدۀ منابع طبیعی، دانشگاه کردستان.
nayyerihadi@yahoo.com
محمدرضا
کرمی
استادیار دانشگاه پیام نور
karami_mohammadreza@ymail.com
محمود
سوری
دانشجوی کارشناسی ارشد مخاطرات محیطی دانشگاه کردستان.
mahmoodsouri88@gmail.com
10.22059/jhsci.2019.280717.467
زندگی انسان همواره با مخاطرات ناشی از بلایای طبیعی همراه بوده است. استقرار فلات ایران روی پهنۀ پرحادثۀ کرۀ زمین، کمربند زلزلۀ آلپ – هیمالیا، شرایطی را به وجود آورده که وقوع انواع مخاطرات طبیعی را اجتنابناپذیر کرده است. شهرستان نهاوند در یکی از حساسترین نقاط این فلات قرار گرفته، بهطوری که ﻭﺿﻌﻴﺖ ﻣﻮﺭﻓﻮﻟﻮﮊﻳﻚ شهرستان نهاوند ﻭ ﻗﺮﺍﺭﮔﻴﺮﻱ ﺁﻥ در یکی ﺍﺯ ﻧﻘﺎﻁ زلزلهخیز، ﺑﻪ ﺭﻭﻳﺎﺭﻭﻳﻲ ﻣﺪﺍﻭﻡ ﺍﻳﻦ شهرستان ﺑﺎ ﭘﺪﻳﺪۀ ﻃﺒﻴﻌﻲ ﺯﻟﺰﻟﻪ منجر ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ؛ از اینرو برای ﺩﺳﺘﻴﺎﺑﻲ ﻋﻤﻠﻲ ﺑﻪ روشها ﻭ ﺭﺍهکارهایی ﻣﻨﺴﺠﻢ بهمنظور مدیریت بحران ﻭ ﺑﻪ ﺣـﺪﺍﻗﻞ ﺭﺳـﺎﻧﺪﻥ ﺍﺑﻌﺎﺩ فاجعهآمیز ﭼﻨﻴﻦ ﺭﺧﺪﺍﺩﻱ، مطالعه در این زمینه ضرورت دارد. یکی از مهمترین اقدامات قبل از مدیریت بحران که مستلزم مطالعۀ دقیق است، انتخاب بهینۀ مراکز امداد و نجات برای دسترسی و پوشش حداکثری مناطق آسیبدیده در کمترین زمان بهدلیل اهمیت نجات جان افراد در معرض خطر است. پژوهش پیش رو بر آن است که به مکانیابی بهینۀ مراکز امداد و نجات در زلزلۀ احتمالی نهاوند بپردازد تا در صورت وقوع حادثه، امدادرسانی در کمترین زمان میسر شود. بدین منظور مکانیابی این مراکز با توجه به معیارهایی چون راه ارتباطی، تمرکز جمعیتی، تراکم روستایی، فاصله از گسل و ... با بهره جستن از سیستم اطلاعات جغرافیایی GIS و مدل FAHP انجام گرفته است. نتیجۀ این تحقیق نشان داد که مکانهای مناسبی برای این مراکز بهدلیل شرایط مساعد طبیعی در منطقه وجود دارد که این ویژگی امتیازی بالقوه را برای مدیریت بحران در این شهرستان فراهم آورده است که باید از آن بهره جست. در نهایت سه محدوده در منطقه بهعنوان اولویتهای ایجاد مراکز امداد و نجات پیشنهاد شد.
سیستم اطلاعات جغرافیایی,مخاطرۀ زلزله,مدیریت بحران,مکانیابی
https://jhsci.ut.ac.ir/article_72772.html
https://jhsci.ut.ac.ir/article_72772_60d089bcdb60d3f831a7415270b0bb94.pdf
انجمن مخاطره شناسی ایران
مدیریت مخاطرات محیطی
2423-415X
2423-4168
6
2
2019
06
22
ارائۀ راهکاری مکانمند بهمنظور بهبود مدیریت امداد و نجات پس از زلزله
117
129
FA
ناهید
بهرامی
دانشجوی دکتری، سنجش از دور و سامانه اطلاعات جغرافیایی، دانشکده جغرافیا، دانشگاه تهران، تهران، ایران
nd.bahrami@ut.ac.ir
میثم
ارگانی
استادیار، گروه سنجش از دور و سامانۀ اطلاعات جغرافیایی، دانشکدۀ جغرافیا، دانشگاه تهران، تهران، ایران.
argany@ut.ac.ir
محمدرضا
جلوخانی نیارکی
0000-0001-7448-7833
استادیار، گروه سنجش از دور و سامانه اطلاعات جغرافیایی، دانشکده جغرافیا، دانشگاه تهران، تهران، ایران
mrjelokhani@ut.ac.ir
علیرضا
وفایی نژاد
دانشیار، دانشکدۀ مهندسی عمران، آب و محیط زیست، دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایران.
a_vafaei@sbu.ac.ir
10.22059/jhsci.2019.283168.476
زلزله، بحران و بلای طبیعی تقریباً پیشبینیناپذیری است که همهساله انسانهای زیادی به خسارات جبرانناپذیر جانی و مالی آن دچار میشوند. مدیریت اینگونه بحرانها هم به پیش از وقوع آنها مربوط میشود و هم به پس از آن. امداد و نجات، جزء مراحلی در وقوع حوادث است که میتوان با مطالعه و بررسی آن پیش از وقوع به راهکاری برای بهبود عملکرد گروههای امداد و نجات در هنگام بحران رسید. در این پژوهش با بهرهگیری از سیستم اطلاعات مکانی و الگوریتم ازدحام ذرات و شبیهسازی زلزلهای فرضی، راهکاری برای مدیریت بهینه گروههای امداد و نجات در وقوع زلزله پیشنهاد میشود. در این روش، زلزلهای فرضی در تهران شبیهسازی شد و 32 امدادرسان در قالب چهار گروه عملیاتی در 148 مجتمع مسکونی در محدودۀ تحقیق به انجام وظیفه پرداختند. امدادگران با استفاده از الگوریتم ازدحام ذرات در یک سیستم اطلاعات مکانی، بهگونهای به فعالیتهای امداد و نجات اختصاص یافتند که در زمان کمتری، امداد و نجات بیشتر و نیز کارامدتر نسبت به حالت تجربی و سنتی انجام دهند. استفاده از این الگوریتم برای بهینهسازی شبیهسازیها و نیز اجرای ساختار علمی و عملی فعالیتها و گروههای عملیاتی امداد و نجات، راهکاری نوین برای بهبود کیفیت امداد و نجات پس از زلزله خواهد بود. نتایج اجرای الگوریتم پیشنهادی این پژوهش، بهبود حدود دوبرابری تخصیص صورتپذیرفته را نشان داد.
الگوریتم ازدحام ذرات,امداد و نجات,زلزله,مدیریت بحران,مکانمند
https://jhsci.ut.ac.ir/article_72986.html
https://jhsci.ut.ac.ir/article_72986_240bad8b4db231fd58d9727ca98c459d.pdf
انجمن مخاطره شناسی ایران
مدیریت مخاطرات محیطی
2423-415X
2423-4168
6
2
2019
06
22
شناسایی سریع مناطق آسیبدیده پس از وقوع زلزله با استفاده از تصاویر ماهوارهای Sentinel-2 (مطالعۀ موردی: زلزلۀ سرپل ذهاب)
131
148
FA
میلاد
جانعلی پور
استادیار، پژوهشگاه هوافضا، وزارت علوم، تحقیقات و فناوری
milad_janalipour@ari.ac.ir
نادیا
عباس زاده طهرانی
0000-0001-9247-4868
استادیار، پژوهشگاه هوافضا، وزارت علوم، تحقیقات و فناوری
tehrani@ari.ac.ir
حکمت اله
محمد خانلو
کارشناس ارشد ژئودزی، دانشگاه آزاد شاهرود، سمنان، شاهرود
h.m.khanlu@gmail.com
الهه
خصالی
دانشجوی دکتری سنجش از دور، دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی
elahe.khesali@gmail.com
حمید
عنایتی
کارشناس ارشد فتوگرامتری، دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی
en.hamid22@gmail.com
10.22059/jhsci.2019.284544.487
شناسایی سریع مناطق آسیبدیده پس از وقوع زلزله بهمنظور تولید نقشۀ آسیب، اهمیت زیادی در زمینۀ امداد و نجات دارد. در چند سال گذشته استفاده از تصاویر ماهوارهای برای تولید نقشۀ تخریب بهدلیل سرعت زیاد، پوشش وسیع از منطقه و هزینۀ اندک بسیار مورد توجه محققان قرار گرفته است. در این پژوهش، یک روش شناسایی سریع مناطق آسیبدیده مبتنی بر روشهای شناسایی تغییرات ارائه خواهد شد که دربارۀ زلزلۀ سال 1396 سرپل ذهاب اجرا میشود. بهمنظور اعتبارسنجی این روش، ابتدا نتایج روش شناسایی تغییرات ارزیابی شد که خروجیها نشاندهندۀ صحت زیاد روش در شناسایی مناطق تغییریافتهاند. از طرف دیگر، نتایج روش شناسایی آسیب که در زلزلۀ سرپل ذهاب اجرا شده با نقشههای آسیب تولیدشده توسط سازمان فضایی اروپا اعتبارسنجی شد که نتایج حاکی از صحت 84 درصدی در شناسایی مناطق آسیبدیده است. با بهکارگیری روش پیشنهادی، نقشۀ آسیب برای شهر سرپل ذهاب بسیار سریع و در مدت کمتر از سی دقیقه تولید شد.
زلزله,سرپل ذهاب,سنجش از دور,شناسایی سریع آسیب,Sentinel-2
https://jhsci.ut.ac.ir/article_72983.html
https://jhsci.ut.ac.ir/article_72983_fb8309d5b00120843ddd60017630810d.pdf
انجمن مخاطره شناسی ایران
مدیریت مخاطرات محیطی
2423-415X
2423-4168
6
2
2019
06
22
ارزیابی عوامل مؤثر بر مخاطرات سیلاب و تهیۀ نقشۀ حساسیت و احتمال وقوع آن با استفاده از مدل آنتروپی شانون (مطالعۀ موردی: حوضۀ آبخیز رودخانۀ فیروزآباد)
149
167
FA
محمد ابراهیم
عفیفی
استادیار گروه جغرافیای طبیعی (ژئومورفولوژی) دانشگاه آزاد اسلامی واحد لارستان ایران
afifi_ebrahim@yahoo.com
10.22059/jhsci.2019.279717.462
در بین مخاطرات طبیعی، سیلاب اهمیت زیادی دارد. یکی از راههای اصلی کاهش خطرات ناشی از سیل، تهیۀ نقشههای حساسیت به وقوع سیل است. در این تحقیق از مدل آنتروپی شانون برای تهیۀ نقشههای حساسیت به وقوع سیل استفاده شد. ابتدا 34 نقطۀ سیلابی حوضۀ آبخیز فیروزآباد انتخاب شد و سپس این 34 نقطه به دو گروه طبقهبندی شدند که 22 نقطه، 65 درصد از موقعیت نقاط برای آموزش و مدلسازی و 12 نقطه، 35 درصد از موقعیت نقاط که در مدلسازی بهکار گرفته نشدهاند برای اعتبارسنجی استفاده شدهاند که ابتدا به تهیۀ نقشۀ موقعیت سیلها پرداخته شد و سپس 10 عامل شیب، جهت شیب، لیتولوژی، کاربری اراضی، NDVI، SPI، TWI، طبقات ارتفاعی، بارندگی و فاصله از رودخانه بهعنوان عوامل مؤثر در وقوع سیل در حوضۀ آبخیز فیروزآباد انتخاب شدند. اولویتبندی عوامل مؤثر در وقوع سیل توسط شاخص آنتروپی شانون نشان داد که لایههای NDVI (03/2)، بارندگی (00/2)، فاصله از رودخانه (89/1)،SPI (385/1)، طبقات ارتفاعی (999/0)، شیب با وزن (932/0)، لیتولوژی (478/0)، TWI (379/0) و کاربری اراضی (280/0) و جهت شیب (184/0) بهترتیب بیشترین تا کمترین تأثیر بر وقوع سیل را دارند. براساس نتایج منحنی ROC برای میزان پیشبینی مقدار سطح زیر منحنی با 35 درصد دادههای اعتبارسنجی برابر 42/91 درصد و برای میزان موفقیت با 65 درصد دادههای آموزش برابر 53/92 درصد است. پس مدل آنتروپی شانون دارای صحت قابل قبولی در تهیۀ نقشۀ حساسیت به وقوع سیل در حوضۀ آبخیز فیروزآباد است.
حساسیت,حوضۀ رودخانۀ فیروزآباد,مخاطرات سیلاب,مدل آنتروپی شانون
https://jhsci.ut.ac.ir/article_72981.html
https://jhsci.ut.ac.ir/article_72981_15fcf4a10a4e8035b2219abac4b8f976.pdf
انجمن مخاطره شناسی ایران
مدیریت مخاطرات محیطی
2423-415X
2423-4168
6
2
2019
06
22
ارزیابی و پهنهبندی خطر سیلابهای ناگهانی براساس مدل MFFPI (مطالعۀ موردی: حوضۀ اسلامآباد غرب)
169
184
FA
منصور
پروین
استادیار گروه جغرافیا دانشگاه پیام نور، ایران
mansorparvin@yahoo.com
10.22059/jhsci.2019.283544.480
سیلابهای ناگهانی پاسخ هیدرولوژیکی عوامل فیزیوگرافی حوضه به رخداد بارشهای سنگین است و وقوع آنها سبب خسارات مالی و جانی میشود. بهدلیل ماهیت پیچیدۀ سیلاب ناگهانی، پیشبینی آنها با دشواری زیادی روبهروست و ویژگیهای فیزیوگرافی حوضهها نقش مهمی در شکلگیری آنها دارد. مدل MFFPI با استفاده از شاخصهای فیزیوگرافی حوضهها به ارزیابی خطر سیلاب ناگهانی میپردازد. حوضۀ اسلامآباد غرب بهعلت شرایط فیزیوگرافی و رخداد بارشهای سنگین مستعد وقوع سیلاب ناگهانی است و در طی چند دهۀ گذشته رخداد سیلاب سبب خسارات گسترده در شهر اسلامآباد غرب و در سطح این حوضه شده است. هدف پژوهش حاضر، ارزیابی و پهنهبندی خطر سیلاب ناگهانی حوضۀ اسلامآباد غرب با استفاده از مدل MFFPI است. نتایج پژوهش نشان داد که نقشۀ نهایی پتانسیل خطر سیلاب ناگهانی در مرحلۀ اول نشان میدهد که 45 درصد مساحت حوضۀ اسلامآباد غرب در پهنه با پتانسیل خطر زیاد قرار دارد. توزیع فضایی پهنههای خطر پنجگانه از شرایط توپوگرافی و تجمع جریان حوضه تبعیت میکند. در ادامه با بهرهگیری از رگرسیون خطی پارامترهای موثرتر در تجمع و انباشت آب مشخص شده و چهار متغیر شیب توپوگرافی، تجمع جریان، انحنای دامنه و کاربری اراضی 6/96 درصد از شاخص پتانسیل سیلاب را توضیح میدهند. حذف پارامترهای کمتر مؤثر بافت خاک و نفوذپذیری سنگ در مرحلۀ دوم اجرای مدل، سبب کاهش مساحت نواحی با پتانسیل خطر زیاد سیل و افزایش مساحت نواحی با پتانسیل خطر کم و متوسط سیل شده و مناطق با پتانسیل خطر خیلی زیاد در ارتفاعات و حواشی آن که با واقعیت همخوانی نداشته حذف شد. نتایج مدل MFFPI در هر دو مرحله بیانگر پتانسیل زیاد خطر سیلاب ناگهانی در سطح دشت اسلامآباد غرب است و این شهر و همۀ روستاها و زیرساختهای سطح آن در معرض خطر سیلاب ناگهانی قرار دارند.
پتانسیل سیلخیزی,پهنهبندی,حوضۀ اسلامآباد غرب,سیلاب ناگهانی,مدل MFFPI
https://jhsci.ut.ac.ir/article_72982.html
https://jhsci.ut.ac.ir/article_72982_f44e1089a4077d2cb426bd9d38bacef6.pdf
انجمن مخاطره شناسی ایران
مدیریت مخاطرات محیطی
2423-415X
2423-4168
6
2
2019
06
22
ارزیابی ژئومورفوسایتها و واکاوی قوتها و ضعفهای آنها با بهکارگیری مدلهای GAM و M- GAM مطالعۀ موردی: شهرستان سردشت
185
204
FA
ممند
سالاری
استادیار گروه ژئومورفولوژی، دانشکدۀ منابع طبیعی، دانشگاه کردستان
m.salari@uok.ac.ir
10.22059/jhsci.2019.283578.481
<strong> </strong>در سالهای اخیر ژئوتوریسم جایگاه مهمی در مباحث مرتبط با توسعۀ پایدار پیدا کرده و بهعنوان یک محور بهویژه برای جوامع محلی کمترتوسعهیافته مطرح شده است. تجربههای موجود در این حوزه در جهان نشان میدهد که مدیریت مؤثر و واقعی در این مسیر بسیار اهمیت دارد. بر این اساس، شناسایی ژئومورفوسایتها و پایش واقعی آنها با رویکرد قوتها و ضعفها، از مسیرهای درست در این حوزه است. در این پژوهش این مسئله در شهرستان سردشت با روش GAM (برمبنای نظر کارشناسان) و نیز روش M-GAM (برمبنای نظر بازدیدکنندگان)، برای اولین بار در یک چارچوب سیستمی- مقایسهای بررسی شد. نتایج بررسی، شناسایی 14 ژئومورفوسایت شاخص بود که با نظر کارشناسی تعیین شد. واکاوی آنها با روش GAM، نشان داد که ژئومورفوسایتهای آبشار شلماش و جنگلی میرآباد بیشترین ارزش امتیازی و ژئومورفوسایت غار کهچهکه و تودۀ کارستیک سرپردان کمترین ارزش امتیازی را دارند. با اینحال، تحلیل جایگاه ژئومورفوسایتها براساس ماتریس GAM و نیز نگرش مدیریتی نشان داد که ارزش اصلی در سطح آنها نسبت به ارزش افزوده عیار بیشتری دارد، ولی بررسیهای دقیقتر نشان داد که در ارزش اصلی نیز عیار حفاظتی نسبت به عیار علمی و زیباییشناختی در سطح پایینتری قرار دارد. بررسی ژئومورفوسایتها با روش M-GAM نیز نشان داد که ژئومورفوسایتهای شلماش، گراوان، بیوران بالاترین جایگاه را دارند. دلیل اصلی آن نیز در ارتباط با پارامترهای زیباییشناختی و علمی است که بیشتر مدنظر بازدیدکنندگان است. تحلیل نمودار GAM نشان داد که ژئوسایتهای مطالعاتی اغلب در سه زون Z<sub>21</sub>، Z<sub>22</sub> و Z<sub>32</sub> قرار گرفتهاند و برمبنای نمودار M-GAM نیز اغلب در دو زون Z<sub>21</sub> و Z<sub>22</sub>قرار گرفتهاند. تفاوت زونها مربوط به اعمال ضریب Im توسط بازدیدکنندگان است که در نوع مدیریت آنها مهم است. از طرفی بررسیهای دقیقتر نشان داد که عیار توریستی نیز نسبت به عیار کارکردی در سطح ژئومورفوسایتهای با ارزش امتیازی کم، جایگاه مهمی ندارد. بنابراین وجود راهبرد ژئوکانزرویشن بسته به فعال یا غیرفعال بودن آنها و نیز ایجاد و توسعۀ زیرساختها بهترتیب در سطح ژئومورفوسایتهای کمتر فعال و فعال ضروری است. بررسی پارامترها در دو مدل موجود پژوهش نشان داد که افزایش سطح دسترسی از طریق توسعۀ راههای ارتباطی اصلی و نیز افزایش سطح امکانات رفاهی در سطح ژئومورفوسایتها و بهویژه توسعۀ اقامتگاههای بومگردشگری که زمینۀ اشتغال نیز هستند بسیار کاراست. نتایج پارامترها نشان داد که برندسازی نیز یکی از حوزههای مناسب است، ولی ضرورت جایگاه آموزش و آگاهیسازی جوامع محلی در پایداری ژئومورفوسایتها بسیار مهم است. با تمام این موارد میتوان گفت که حرکت درست در این مسیر در سطح شهرستان سردشت، زمینهساز بهبود فضای کسبوکار، افزایش اشتغال پایدار، تحقق راهبرد ژئوکانزرویشن، توسعۀ امنیت مرزی و نیز ایجاد جایگزین مناسب برای مفاهیم شغلی کاذب همچون کولبری و در نهایت توسعۀ پایدار است.<br />
ژئومورفوسایت,شهرستان سردشت,مدل GAM,مدل M-GAM
https://jhsci.ut.ac.ir/article_72985.html
https://jhsci.ut.ac.ir/article_72985_74bef4f14a69dfbf29109cdacabfd20d.pdf