2024-03-28T12:24:47Z
https://jhsci.ut.ac.ir/?_action=export&rf=summon&issue=9859
مدیریت مخاطرات محیطی
2423-415X
2423-415X
1398
6
4
رفتارشناسی در سیستمهای آبوهوایی؛ با تأکید بر جابهجایی پرارتفاع جنب حاره و تأثیر آن بر وقوع مخاطرات خشکسالی
ندا
مجیدی راد
بهلول
علیجانی
ابراهیم
فتاحی
سیستمهای آبوهوایی، بهدلیل نشان دادن رفتار تصادفی در سالهای مختلف، سیستمهایی پیچیده و در عینحال سازمانیافته به شمار میروند، در این زمینه، سیستم پرارتفاع جنبحاره با جابهجایی در محل قرارگیری خود در سالهای مختلف، وقایع محیطی گاه منظم و گاه تصادفی (خشکسالی یا ترسالی و ...) را در یک منطقه به وجود میآورد. این وقایع محیطی، در سطوح مختلفی از تعادل، آستانه و مخاطرات جای میگیرند. در این نوشتار در پاسخ به این موضوع، یعنی شناسایی رفتار سیستمهای پرارتفاع جنبحاره از تعادل تا مخاطرات، تلاش شد در قالب تفکری سیستمی، این روند شناسایی و ارزیابی شود. در رفتارشناسی سیستمهای آبوهوایی، برهمکنش مطالعات کمّی و کیفی ضروری است. بدین منظور روش تحقیق در این مطالعه از دو بخش اصلی تشکیل میشود: در روش تحقیق آماری، دادههای دریافتشدۀ سطح فشار 500 هکتوپاسکال در طی دورۀ آماری 2018-1948 و دادههای بارش ماهانۀ 84 ایستگاه سینوپتیک هواشناسی، دریافت و تحلیل شد. در گام بعد نتایج آماری بهدستآمده از سیستم پرارتفاع، براساس مفاهیم هشتگانۀ تعادل، آستانهها یا فرین، مخاطرات و بلایای محیطی ارزیابی شد و در نهایت شیوۀ مدیریتی مخاطرات خشکسالی بررسی شد. نتایج نشان داد که در طی دورۀ زمانی پژوهش، بیرونیترین پربند تأثیرگذار بر ایران بهعنوان معرف گسترش حد شمالی پرارتفاع جنبحاره، از چندین سطح تعادل بهویژه تعادل ایستا، یکنواخت لحظهای، دینامیک و فراپایدار پیروی کرده و در برخی سالها با اثر آستانهای یا فرین مواجه شده است. این فرینها میتواند بیانگر تهدیدی مبنی بر شروع مخاطرات محیطی (خشکسالیهای شدید و بسیار شدید) باشد که در صورت رفتارشناسی آن و بهکارگیری شیوههای مدیریت فعال میتوان آسیبهای احتمالی (بر محیط، سلامت و داراییهای انسان) ناشی از مخاطرات و بلایای محیطی را کاهش داد. بنابراین میتوان گفت، ترکیب دیدگاه کمّی و کیفی میتواند بهعنوان روشی کاربردی در عرصۀ مدیریت محیط و پیشبینی رفتار سیستمها، تأثیرگذار باشد.
پرارتفاع جنبحاره
خشکسالی
سیستم آبوهوایی
مخاطرات محیطی
مدیریت محیط
2019
12
22
301
315
https://jhsci.ut.ac.ir/article_75145_146c5eb30cb909094cf09c92f4e77cca.pdf
مدیریت مخاطرات محیطی
2423-415X
2423-415X
1398
6
4
ارزیابی و پیشبینی مکانی مخاطرۀ زمینلغزش در جادۀ کوهستانی سنندج-کامیاران با استفاده از الگوریتمهای پیشرفتۀ دادهکاوی
صالح
میرزانیا
هیمن
شهابی
زمینلغزشها از بلایای طبیعی هستند که سالانه خسارتهای مالی و جانی زیادی را در کشور ایجاد میکنند. شناخت مناطق پرخطر میتواند در کاهش خسارتها و تصمیمگیری در زمینۀ سیاستهای توسعۀ اراضی مؤثر باشد. هدف این پژوهش، پیشبینی مکانی خطر زمینلغزش در محدودۀ جادۀ ارتباطی سنندج-کامیاران در استان کردستان است. در این تحقیق، پهنهبندی خطر زمینلغزش با استفاده از الگوریتمهای پیشرفتۀ دادهکاوی از قبیل مدل تابع شواهد قطعی (EBF) و شواهد وزنی (WOE) انجام گرفت. ابتدا 79 زمینلغزش با استفاده از پیمایش میدانی شناسایی شد. سپس این نقاط بهطور تصادفی بهمنظور تهیۀ مدل و اعتبارسنجی بهترتیب به دو گروه آموزش (70 درصد، 55 نقطه) و اعتبارسنجی (30 درصد، 24 نقطه) تقسیم شدند. در این پژوهش، با توجه به تحقیقات قبلی و شرایط منطقه، چهارده عامل مؤثر در وقوع زمینلغزشها شامل شیب، جهت شیب، ارتفاع، فاصله از رودخانه، تراکم رودخانه، فاصله از گسل، فاصله از جاده، کاربری اراضی، جنس خاک، انحنای شیب، لیتولوژی، شاخص تفرق پوشش گیاهی ((NDVI، شاخص توان آبراهه (SPI) و شاخص رطوبت توپوگرافی (TWI) برای پهنهبندی پتانسیل خطر زمینلغزش در نظر گرفته شدند. همچنین در این پژوهش با استفاده از منحنی ویژگی عملگر نسبی (ROC)، عملکرد هر دو مدل بررسی شد.نتایج تحلیل منحنی ویژگی عملگر نسبی نشان داد که مدلهای WoE و EBF بهترتیب دارای مقدار AUC 89/0 و 79/0 هستند؛ بنابراین مدل WoE نسبت به EBF دارای بیشترین مقدار AUC بوده و بهترین مدل برای پیشبینی مکانی خطر زمینلغزش در منطقۀ پژوهش است. افزونبر آن، نتایج نشان داد که الگوریتمهای پیشرفتۀ دادهکاوی بنا به ساختار خود از دقت کافی در پیشبینی مکانی زمینلغزش در منطقۀ پژوهش برخوردارند.
الگوریتمهای پیشرفتۀ دادهکاوی
تابع شواهد قطعی
جادۀ سنندج-کامیاران
زمینلغزش
مدل شواهد وزنی
2019
12
22
317
340
https://jhsci.ut.ac.ir/article_75388_6c3dca47862ecaced4086b402089a49f.pdf
مدیریت مخاطرات محیطی
2423-415X
2423-415X
1398
6
4
شناسایی و اولویتبندی شاخص های اساسی در اثربخشی مدیریت سبد پروژه با هدف کاهش مخاطرات محیطی در پروژههای صنعت ساخت ایران
نیما
یزدانی
محمود
گلابچی
صنعت ساخت تأثیر زیادی بر محیط زیست دارد. فرایندهای احداث پروژههای صنعت ساختوساز از مهمترین عوامل انسانی اثرگذار بر محیط زیست است. پژوهش حاضر به بررسی شاخصهای مهم در اثربخشی مدیریت سبد پروژه بهعنوان راهکاری برای کاهش مخاطرات محیطی در پروژههای صنعت ساخت میپردازد. مدیریت سبد پروژه(PPM) در بسیاری از سازمانها بهعنوان یک رویکرد، برای هماهنگی سبدی از پروژهها یا برنامهها بهمنظوردستیابی به اهداف سازمان خاص استفاده میشود. اثربخش بودن مدیریت سبد پروژه در سازمانها اهمیت زیادی دارد و بیتوجهی به آن، ممکن است به مخاطرات محیطی گستردهای منجر شود. عوامل متعددی در اثربخشی مدیریت سبد پروژه مؤثرند که تمرکز این پژوهش بر شناسایی مهمترین این عوامل است. در این پژوهش با رویکردی کیفی و کمی (آمیخته) به بررسی شاخصهای مؤثر در مدیریت سبد پروژه در صنعت ساخت با هدف کاهش مخاطرات محیطی پرداخته شده است. طی بررسی و تحلیلهای انجامگرفته به کمک روش فراترکیب و مصاحبه با خبرگان، ۳۷ شاخص مهم در اثربخشی مدیریت سبد پروژه در هفت گروه شناسایی شد و سپس به کمک پرسشنامه و تحلیل دادههای پاسخ نمونه 159 نفری از جامعۀ آماری تحقیق از طریق روش تحلیل عاملی تأییدی مشخص شد که سه گروه شاخص راهبردی، عملیاتی و ساختار سازمانی از مهمترین شاخصها هستند. سازمانها میتوانند بستر خود را بهمنظور استفادۀ هر چه مؤثرتر از مدیریت سبد پروژه، با هدف کاهش مخاطرات زیستی در حین اجرای پروژههای صنعت ساخت بهبود بخشند.
پروژه
شاخصهای کلیدی
صنعت ساخت
مخاطرات محیطی
مدیریت سبد پروژه
2019
12
22
341
359
https://jhsci.ut.ac.ir/article_75389_3eb49554b8add1166cfaa6aa37f0a931.pdf
مدیریت مخاطرات محیطی
2423-415X
2423-415X
1398
6
4
آسیبپذیری زیرساختهای نواحی جنوبی استان خوزستان در شرایط تغییر اقلیم
آرش
رحیمی
رضا
برنا
جعفر
مرشدی
جبرائیل
قربانیان
یکی از مهمترین مباحث و چالشهای پیش روی بشر، پدیدۀ تغییر اقلیم و اثرهای آن بر تأسیسات، صنایع و زیرساختهای یک مکان است. استان خوزستان و بهخصوص بخش جنوبی آن از قطبهای مهم صنعتی، تجاری و بندرگاهی کشور است. در دهۀ اخیر پدیدههای جوی همچون ریزگردها، امواج گرمایی و بارشهای سیلآسا سبب اختلال در فعالیت این زیرساختها و صنایع شده است. یکی از آثار تغییرات اقلیمی، ناهنجاری در شدت و تکرار وقوع فرینهای اقلیمی است. هدف این پژوهش، آشکارسازی پهنهبندی آسیبپذیری زیرساختهای نواحی جنوبی استان خوزستان در شرایط تغییر اقلیم است. به این منظور ابتدا ایستگاهها براساس دورۀ آماری مرتب شدند. هشت ایستگاه انتخاب شد و با استفاده از دو آزمون تحلیل روند یعنی آزمون تحلیل روند تخمینگر شیب سنس و آزمون تحلیل روند من-کندال روند سری زمانی 29 سالۀ این عناصر در طی دورۀ آماری پایه (2017-1989)، بررسی شد. دوره تغییر اقلیم تحت دو سناریوی RCP4.5 و RCP8.5 گزارش پنجم CMIP5 استخراج شد. با استفاده از الگوریتم AHP ماتریس مقایسۀ زوجی مخاطرات اقلیمی خسارتزا تشکیل شد. بعد از مشخص شدن وزن هر کدام از فاکتورها، در نرمافزار ArcGIS این وزنها روی لایههای هر کدام از فاکتورهای اقلیمی اجرا شده و چهار پهنۀ خسارتزایی اقلیمی مشخص شد. براساس وزن نهایی بهدستآمده از ماتریس مقایسۀ زوجی، سیلاب، گردوغبار و سپس امواج گرم بهترتیب با وزن نهایی 17/0، 16/0 و 15/0 بیشترین تأثیر را در شدت خسارتزایی اقلیمی برای زیرساختهای مختلف منطقه داشتهاند. پهنۀ با قابلیت مخاطرهزایی بسیار زیاد در بخشهای شمالی و مرکزی منطقۀ تحقیق دیده میشود. طبقۀ دارای خسارتزایی اقلیمی کم منطبق بر غربیترین بخش از منطقۀ تحت مطالعه است. تنشهای حرارتی ناشی از موج گرم و شرجی در این منطقه کمرنگتر است، اما گردوغبار و بارشهای رگباری منجر به سیل در این پهنه از مخاطرات اقلیمی مهم به شمار میرود.
آسیبپذیری
استان خوزستان
تغییر اقلیم
زیرساخت
نواحی جنوبی
2019
12
22
361
376
https://jhsci.ut.ac.ir/article_75607_b69f8789b05ac6d5820a4e7ced284a35.pdf
مدیریت مخاطرات محیطی
2423-415X
2423-415X
1398
6
4
مقابلۀ غیرکیفری با مخاطرات زیستمحیطی در صنعت نفت و گاز
محمد ابراهیم
شمس ناتری
پری سیما
اقبال
سید نصرالله
ابراهیمی
در پی تخریبهای جبرانناپذیر ناشی از فعالیتهای صنعت نفت و گاز در جهان و همچنین استفادۀ روزافزون از سوختهای فسیلی که مخاطرات گستردهای را در حوزۀ محیط زیست و سلامت انسانها سبب شده است، دولتها و جامعۀ جهانی بهدنبال راهکارهایی برای مقابله با این چالش زیستمحیطی برآمدهاند. با توجه به اینکه ایران یکی از کشورهای مهم استخراج و استحصال منابع هیدروکربنی است، امکانسنجی اینگونه تدابیر غیرکیفری، مطالعۀ پیشگیرانه را واجد جایگاه ویژهای میسازد. مراعات نکردن قواعد علمی در زمینۀ استحصال و استخراج و پالایش این منابع میتواند محیط زیست خاکی، آبی و هوایی را آلوده کرده و محیط زیست و همچنین موجودات مختلف در این محیط را با چالشهای عظیم جبرانناپذیری مواجه کند. وقوع برخی آثار مخرب از قبیل آلودگی هوا، مشکلات تنفسی، تخریب و آلودگی محیط زیست و غیره در برخی از جاها بهویژه مناطق نفتخیز و دارای منابع گازی جنوب کشور، معضل انکارناپذیری است. دلایل اصلی وقوع اینگونه مخاطرات ناشی از آلودهسازی نفتی و گازی را میتوان در رعایت نکردن قواعد علمی نسبت به تولید و پالایش و استفاده از منابع هیدروکربنی نفت و گاز و همچنین سوء تدبیر و نبود راهبردهای کاهنده و کنترلکنندۀ این فعالیتها دانست که راهکار آن در مقابلۀ غیرکیفری قابلیت طرح دارند. از اینرو سؤال اساسی این مقاله آن است که چه راهکارهای غیرکیفری برای پیشگیری و مقابله با مخاطرات زیستمحیطی در صنعت نفت و گاز وجود دارد و تأثیر این راهکارها بر پیشگیری از تخریب محیط زیست چیست؟ به نظر میرسد که موظف ساختن فعالیتهای استحصال منابع نفتی و گازی به رعایت استانداردها و همچنین نظارت مکرر بر سلامت فعالیتها و لغو مجوزها در صورت عدول از دستورالعملها میتواند تأثیر زیادی بر کاهش مخاطرات داشته باشد. بهعلاوه با توجه به آنکه اساس تدابیر غیرکیفری تأثیر بر کنترل و نظارت قبل از وقوع است، میتوان با تقویت فعالیت مشارکتی سازمانهای مردمنهاد در راستای اثربخشی دوچندان راهکارهای غیرکیفری اقدام کرد. بر این مبنا دانش مخاطرات در عین تلفیق مطالعۀ اثرات گذشته زیانبار و همچنین توجه به آیندۀ مملو از مخاطرات ناشی از فعالیتهای صنعت نفت و گاز به تدابیر غیرکیفری جنبۀ کاربردیتری میبخشد. از این دیدگاه به نظر میرسد که تقویت عملکرد دادستانهای شهرهای نفتخیز و همچنین شهرهای محل فعالیت پالایشگاهها با محوریت نظارتهای مستمر و استفاده از نظر کارشناسان متخصص در حوزۀ دانش مخاطرات محیطی تأثیر زیادی در کاهش اثرهای مخرب صنعت استحصال نفت و گاز خواهد داشت.
پیشگیری و مقابلۀ غیرکیفری
صنعت نفت و گاز
محیط زیست
مخاطرات
2019
12
22
377
394
https://jhsci.ut.ac.ir/article_75646_aa12846bc280327ab4e91628da3dbad8.pdf
مدیریت مخاطرات محیطی
2423-415X
2423-415X
1398
6
4
دورنمای تغییرات نمایههای بارش سواحل جنوبی دریای خزر در دورۀ 2050-2021 برای کاهش مخاطرات
حدیث
صادقی
حسین
محمدی
علی اکبر
شمسی پور
سعید
بازگیر
مصطفی
کریمی احمد اباد
سعید
صوفی زاده
بارش بهعنوان یکی از مهمترین عناصر چرخۀ هیدرولوژیکی، تحت تأثیر تغییر اقلیم است و میتواند سبب بروز شرایط جدیدی در منابع آب شود. از اینرو شبیهسازی متغیر بارش بهخصوص برای آینده میتواند در برنامهریزی در زمینۀ مدیریت منابع آب بسیار بااهمیت باشد. در پژوهش حاضر برای پایش و شبیهسازی شرایط بارش آینده در سواحل جنوبی دریای خزر (استانهای گیلان و مازندران) ابتدا دادههای روزانۀ هفت ایستگاه همدید آستارا، بندرانزلی، رشت، رامسر، بابلسر، قراخیل و نوشهر برای دورۀ زمانی 2015-1986 بهعنوان دورۀ پایه از سازمان هواشناسی و دادههای روزانۀ مدل CanECM2 با سه سناریوی RCP2.6، RCP4.5 و RCP8.5 از وبگاه مرکز تحلیل و مدلسازی اقلیمی کانادا دریافت شد. برای شبیهسازی بارش در دورۀ 2050-2021 از مدل ریزمقیاس نمایی آماری SDSM استفاده شد. پس از تأیید کارایی مدل، مقادیر بارش برای دورۀ آینده (2050-2021) شبیهسازی شد. سپس نمایههای حدی شدت، مدت و فراوانی بارش برای دورههای پایه و آینده محاسبه شد. نتایج هر سه سناریو نشان داد که مجموع بارش سالانه در منطقۀ تحقیق بهطور متوسط بین 20 تا 70 میلیمتر نسبت به دورۀ پایه (2015-1986) افزایش مییابد. همچنین نتایج تحلیل نمایههای حدی بارش در دورۀ پایه و آینده نشاندهندۀ افزایش بارشهای بیش از 1 میلیمتر در همۀ ایستگاههای تحت مطالعه و افزایش بارشهای بیش از 10 میلیمتر در بیشتر ایستگاههای تحت مطالعه (بهجز بابلسر و قراخیل) در دورۀ آینده نسبت به دورۀ پایه است. اما بارشهای بیش از 20 میلیمتر در دورۀ آینده مشابه دورۀ پایه بوده و بهنظر میرسد که تغییر چندانی نداشته است. همچنین نتایج حاکی از کاهش روزهای خیلی مرطوب و بینهایت مرطوب در ایستگاههای رامسر و نوشهر و افزایش آن در بخشهای غربی و شرقی نسبت به دورۀ پایه بود. افزونبر این، نتایج حاکی از کاهش طول دورۀ خشک در دورۀ آینده نسبت به دورۀ پایه بود. مقادیر بارش حدی زیادی برای منطقه پیشبینی میشود، بهطوری که سبب افزایش متوسط بارش سالانۀ منطقه خواهند شد.
سواحل جنوبی دریای خزر
سناریوهای انتشار
سناریوی اقلیمی
مدلسازی
نمایههای حدی بارش
SDSM
2019
12
22
395
421
https://jhsci.ut.ac.ir/article_75647_f32de8f8026fe29d0cb18405fa29c6ef.pdf
مدیریت مخاطرات محیطی
2423-415X
2423-415X
1398
6
4
چکیده های انگلیسی
2019
12
22
1
24
https://jhsci.ut.ac.ir/article_77538_4621dd9cc065ca9ee902fa25b93e56f4.pdf